ما سرّ کن فکانیم ما را که میشناسد / از دیدها نهانیم ما را که میشناسد
هر چند بر زمینیم با خاک ره نشینیم / برتر ز آسمانیم ما را که میشناسد
ما همنشین ناریم از خلق بر کناریم / هر چند در میانیم ما را که میشناسد
ما جان جان جانیم از جسم بر کرانیم / بیرون ازین جهانیم ما را که میشناسد
از نام ما مگوئید وز ما نشان مجوئید / بینام و بینشانیم ما را که میشناسد
کم گوی فیض اسرار دُر در صدف نگهدار / ما بحر بیکرانیم ما را که میشناسد